ورود / عضویت
تاریخ 1402/04/05 ساعت 12:26

یادداشت: چهار ایراد به یک شبه لیگ برتری شدن!

یادداشت: چهار ایراد به یک شبه لیگ برتری شدن! هنوز خاطره پاس همدان و صبای قم فراموش نشده. آخرین باری که تیمی به جایی هدیه شد و نماینده مجلسی برای یک مشت رای بیشتر اینطور خوش خدمتی کرد، نتیجه اش دودمان صدها استعداد و آن همه عقبه آسیایی را سوزاند...

حالا اما در اقدامی کم نظیر سازمان لیگ (به بهانه حمایت از فوتبال زنان) اطلاعیه صادر کرده که تیم های حاضر در لیگ فوتبال مردان، اگر بخواهند می توانند یک سهمیه در لیگ فوتبال زنان را داشته باشند. حتی اگر این تصمیم آنطور بزک شود که قضیه صرفا حمایت از فوتبال زنان است و عده ای باورش کنند اما جای هزاران ایراد و اشکل در میان است.

نکته اول آنکه تجربه حبه کردن یک تیم فوتبال، نظیر آنچه از پاس و صبا در خاطرمان هست شدیدا خراب است. اگر مواضع مالی و هدررفت هم طبق معمول مهم نباشد اینجا پای استعداد دخترانی به میان است که به خاطر یک تصمیم ناآگاهانه به بالاترین سطح از فوتبال زنان رسیده اند بدون آنکه تجربه نگهداری آن را داشته باشند. حتی تیم های دسته یک و دسته دوم زنان وقتی به لیگ کوثر می آیند از نظر آمار و ارقام و روحیه بازیکن متلاشی می شوند. حالا اگر این تجربه با حضور در تیمی نام آشنا و دارای هوادار آمیخته شود. یادتان هست تیمی در لیگ برتر بیش از صد گل خورد؟ اگر لیگ برتری بود چه؟

نکته دوم تفاوت سطح است. اکثر قریب به اتفاق مربیان مطرح لیگ فوتبال زنان ایران بر این باورند که تفاوت سطح تیم ها در لیگ ایران، خوب نیست. چه بهتر بود تیم ها کمتر اما کیفیت بالاتر بود. اینکه قهرمان کل لیگ از دل 2 یا 3 بازی خاص در طول یک سال خارج می شود و همه چیز قابل پیشبینی است نقطه ضعف بزرگی است که لیگ ایران به واسطه حضور تیم هایی بدون زیرساخت حرفه ای، کم تجربه و بدون ساختار و آینده نگری مدیریتی به خود دیده است. در فوتبال، تیمی ماندگار است که اول راه دوام آوردن را آموخته باشد و سپس راه پیروزی را... تیم های نوپای دستوری لیگ برتری شده فرصتی برای آموختن دوام آوردن در لیگ های پایین تر نداشتند.

نکته سوم تعداد تیم هاست. فرض کنیم موضوع کسب مجوز حرفه ای نیست. از 16 تیم مردان، فقط 2 تیم در بخش زنان حضور دارند و حالا 14 مجوز جدید تیم فوتبال زنان صادر شده است. به جز این 10 تیم هم در لیگ زنان حضور دارند. فرض محال محال نیست اما ممکن است لیگ آینده ما بین 14 تا 24 تیم داشته باشد... چشم بدوزیم به در که چه کسی مجوز در دست وارد می شود! در سالی که به شدت تقویم مسابقات شلوغ است و زیرساخت لیگمان پیشرفت نکرده...

نکته چهارم موضوع ارزش مادی و معنوی است. پیش از این تیم ها، لیگ های دسته پایین تر را طی می کردند و سر انجام به «امتیاز لیگ برتر» می رسیدند. بدون شک یک تیم با ارزش امتیاز لیگ برتری مشتری هایی داشت که بهترین آن ها همین باشگاه های حرفه ای فوتبال مردان بود. حالا این باشگاه ها از خود میپرسند: دیگر چرا تیم بخریم؟ خودمان تیم بدهیم؟ این سوال منطقی و فاجعه بار است اگر همه زحمات مدیران سخت کوشی که پله پله تیمشان را تا امتیاز لیگ برتر بالا کشانده اند را مرور کنیم. با زیر سوال رفتن ارزش سهمیه لیگ برتر، ماهیت وجودی لیگ دسته یک و دسته دوم هم زیر سوال است. اگر می شود با نامه نگاری تیمی به لیگ برتر برسد دیگر چرا آموزش، تیمداری، اعزام، مسابقه...؟

همه این ها را بگذارید کنار اینکه به 14 تیم جدید مجوز تیمداری در لیگ فوتبال زنان اهدا شده و باز هم آن ها علاقه ای به تیمداری در بخش زنان نداشته باشند. چیزی شبیه کمربند انتحاری بر پیکر عزت نفس لیگ زنان ایران...

در مجموع اصل ماجرا آنجاست که سازمان لیگ و فدراسیون برای اخذ مجوز حرفه ای تیم های لیگ برتری مردان راه کارهایی برای تحت حمایت گرفتن تیم زنان ارائه داده اند. به این راهکار یک شبه بدبین هستیم چون صورت مساله آن صرفا «داشتن یک تیم زنان» است نه «نگهداری یک تیم زنان»... بهتر بود برای تیم های خاصی که نیاز به مجوز حرفه ای دارند بودجه برای خرید امتیاز یکی از تیم های حال حاضر لیگ زنان تخصیص داده می شد. 


سازمان لیگ


دیدگاه شما
دیدگاه ها