از مصاحبه، سلام بدون جواب و صدای شاتر دوربین...
فوتبال همیشه برای زوج های جوان بهانه ای برای دعواهای خانوادگی نیست، بلکه گاهی ممکن است ابعاد ورزشی یا فرهنگی آن موجب شکل گیری داستانی تازه و اتفاقاتی مبارک باشد.
قرارمان یکی از کافه های دنج شهر بود تا راحت و بدون دغدغه در فضایی دوستانه گفت و گو کنیم، شوخی ها و شیطنت هایی که در طول مصاحبه پیش آمد و خاطره بازی های مشترکمان در طول گفت و گو با وجود اینکه زمان را طولانی کرد، اما خوشایند بود، گفتوگوی که در ادامه می خوانید مشروح صحبت هایمان با این زوج فوتبالی است.
فاطمه عادلی صحبتهایش را با معرفی خود آغاز میکند و می گوید: ۲۴ ساله هستم و ۱۰ سال سابقه عضویت در تیم ملی فوتبال بانوان ایران را در کارنامه دارم. امسال برای هشتمین سال است که در لیگ ایران توپ می زنم. در ابتدا فوتسال بازی میکردم، چراکه در آن زمان تیم ملی فوتبال در رده سنی من وجود نداشت. هیچ مسابقهای در رشته فوتبال وجود نداشت و تنها مسابقات تیم ملی برگزار می شد. در مسابقات فوتسال، ناظران بازی من را مشاهده کردند و نامم را برای تیم ملی رد کردند. من هم در اردوی انتخابی تیم ملی قبول شدم.
اولین مربی فوتسال و فوتبالت چه کسی بود؟
در فوتسال خانم سخایی و در فوتبال هم خانم شهرزاد مظفر اولین مربی های من بودند.
پشیمان نیستید به فوتبال آمدید؟
نه... فوتبال را بسیار دوست دارم و چندباری موقعیت بازگشت به لیگ فوتسال هم داشتم، اما من انتخابم را کرده بودم و در فوتبال ماندم.
فعالیت باشگاهی خود را از کجا آغاز کردید؟
فعالیتم را با تیم آیندهسازان میهن آغاز کردم و پنج سال در این تیم حضور داشتم تااینکه همراه این تیم یک بار به قهرمانی و سه بار مقام سومی لیگ را کسب کردم.
داستان آیندهسازان و حاشیه هایش چه بود؟
آیندهسازان در دسته یک قهرمان شد و به لیگبرتر راه پیدا کرده بود. از سالی که این تیم به لیگبرتر آمد، من به آن ملحق شدم و به دلیل اینکه در اولین سال حضور تیم در لیگبرتر به مقام سومی دست پیدا کردیم، لقب پدیده را گرفتیم. تیم خوبی داشتیم و دیدیم، میتوانیم قهرمان شویم، پس تلاش کردیم و در نهایت به مقام قهرمانی دست پیدا کردیم. طبیعتاً هر تیمی که اسم آن بزرگتر شود، اتفاقاتی که در تیم رخ میدهد، بیشتر خبرساز میشود. تیم ما خیلی حاشیه نداشت و بیشتر درگیر مشکلات مالی بودیم. اسپانسر ما شخص بود و مدیریت کامل یک تیم برای او بسیار سخت بود، اما مدیرعامل تیم خیلی تلاش کرد و توانست تیم را سرپا نگه دارند تا به قهرمانی برسد. در آن سال پیش از اینکه تمرینات جدید این تیم شروع شود، من از این تیم جدا شدم و با ذوبآهن قرارداد بستم؛ اما بعداً دیدم که آینده سازان منحل شد و پس از مدتی تحت پوشش سپاهان قرار گرفت.
اگر این موضوع را میدانستی بازهم به ذوبآهن میرفتی؟
من انتخاب خودم را انجام داده بودم و باید در شرایط این موضوع قرار میگرفتم تا ببینم چه تصمیمی میگرفتم، از اینکه ذوبآهن را انتخاب کردم، پشیمان نیستم و راضی هستم. اتفاقا سال بعد از سپاهان پیشنهاد بسیار خوبی داشتم، اما ترجیح دادم یک فصل دیگر در ذوبآهن بمانم.
شرایط ذوبآهن چقدر با آینده سازان تفاوت داشت؟
ذوب آهن باشگاه حرفهای بود و همه چیز در جای خود قرار داشت و برخلاف تیم آینده سازان خیالمان از بسیاری از چیزها راحت بود. برای مثال در آینده سازان برخی از مواقع پول یک هتل خوب را هم نداشتیم؛ اما در ذوبآهن همه چیز در ساختار و جای خود بود. در ذوبآهن مبلغ قراردادها دیر پرداخت شد، اما بالاخره به دست ما رسید و باید بگویم من هنوز هم از تیم آینده سازان مبلغی طلبکار هستم. همه این ها می شود تفاوت...
شکایتی هم انجام دادید؟
شکایتی انجام ندادم، برای آنکه میدانم، هرچند دیر، اما این مبلغ بالاخره به من پرداخت خواهد شد. هرچند هم اکنون بسیار دیر شده و ارزش پول آن سال با الان یکسان نیست. با توجه به اینکه پنج سال برای این تیم زحمت کشیدم و خاطرات خوبی دارم ترجیح دادم که شکایتی نکنم.
چه شد که به سپاهان پیوستی؟
همیشه دوست دارم چالشهای جدیدی را تجربه کنم. پس از تجربه فضای جدید در ذوبآهن، علاقه داشتم تا فضای جدیدی را تجربه کنم و چه تیمی بهتر از سپاهان. باشگاه سپاهان به معنای واقعی کلمه یک باشگاه حرفه ای است و هر ورزشکاری علاقمند به حضور در آن است. برای ما اصفهانی ها این علاقمندی رنگ و بوی تعصب هم دارد.
بسیاری معتقد بودند به دلیل اینکه الهام فرهمند در سپاهان حضور داشت، به سپاهان نمیرفتی و با جدایی او به سپاهان آمدی!
من و الهام فرهمند ۱۰ سال است که دوست هستیم و با هم قهرمان شدیم و قهرمانیهایی را نیز از دست دادیم. آنها در سپاهان بودند و هر سه سالی که بودند، خانم شهبازی به من پیشنهاد پیوستن به این تیم را دادند؛ اما در آن مقطع موقیعت اینکه به سپاهان بروم را نداشتم. ولی با این حال امسال به خانم شهبازی گفته بودم که ۹۰ درصد به تیم شما میآیم. در نقل و انتقالات پیش از فصل به تیم دیگری رفت که به نظرم موضوعی بین خودشان و باشگاه بود.
وضعیت کنونی سپاهان را چطور ارزیابی میکنید؟
از انتخابی که کردم راضی هستم و همه بازیکنان یک دل و متحد هستند. هیچ وقت در تیمی تا این حد آرامش نداشتم و واقعاً هم تیمیهای خوبی دارم. ضمن اینکه سپاهان، بسیار حرفه ای است. کادر فنی خوبی داریم و نتایج سپاهان امسال با دو سال گذشته کاملاً تفاوت دارد. هیچ زمانی سپاهان در پایان نیم فصل به رده سوم نرسیده بود و خدا را شکر روند پیشرفت سپاهان قابل نمایش است.
فکر میکنید نقطه قوت و ضعف شما در سپاهان چیست؟
در بسیاری از پستها بازیکنان بسیار خوبی داریم و برای مثال در پست مهاجم هاجر دباغی اکنون برترین گلزن لیگ است و میتواند امسال خانم گل شود. از طرف دیگر مریم رهیده با وجود مصدومیت در مقطعی تعداد پاس گلهای او از همه بالاتر است. همه این ها نشان دهنده این است که هافبکهای ما نیز به خوبی کار میکنند. شقایق روزبهان نیز بسیار متفاوت ظاهر شده است و عملکرد خوبی دارد. در پست دفاع و دروازه نیز نسبتا عملکرد قابل قبولی داشتیم.
گویا امسال با پیوستن بازیکنان ذوبآهن و ترکیب آنها با برخی از بازیکنان سال گذشته سپاهان ترکیب بهتری به دست آمده است، نظر شما چیست؟
این ترکیب بر اساس گفته شما ترکیبی از سپاهان و ذوبآهن پارسال است، اما زمانی که دقیقتر به آن نگاه میکنیم، این ترکیب به غیر از ۳ نفر همان آیندهسازان سال های گذشته است. اگر ترکیب آیندهسازان در یکی از تیمها حفظ میشد و این قدرت تقسیم بر دو تیم نمیشد، مطمئناً اصفهان در این دو سال گذشته مقامی بهتر کسب میکرد. اکنون هم اگر میگوییم تعداد گلهای زده خورده بهتر شده نشان دهنده این است که تمام بازیکنان بهتر از گذشته کار میکنند. در تمرینات همه تلاش خود را انجام میدهیم.
رفتار و عملکرد بیان محمودی را به عنوان سرمربی چگونه میبینید؟
هم سابقه هم تیمی بودن و هم سابقه اینکه در تیم تحت هدایت ایشان باشم را دارم و واقعاً کارشان را قبول دارم. مربی به روزی است و همیشه به دنبال تمرینات جدید و تاکتیک متفاوت برابر حریفان است.
لیگ امسال چطور بود؟
تا نیم فصل بسیاری از رکوردها شکسته شده و شاهد حضور پدیده های جوان هستیم. در کل لیگ خوبی است و از برخی عملکرد فوق العادهای دیده ایم. در برخی بازی های گذشته امتیازات چند بازی را بیهوده از دست دادیم. در تلاشیم امسال را با کسب مقام به پایان برسانیم.
درباره لیگ و تیمها صحبت کردیم؛ از امکانات و ابزارهای لیگ بانوان بگویید...
قطعاً همچنان در این زمینه نیاز به کار داریم و مشکل داریم، اما نسبت به گذشته پیشرفت داشته ایم و باید این موضوع را بیان کرد. زمانی ما در زمینی به اصطلاح چمن بازی میکردیم که خاکی بود، اما حداقل در ۲ سال گذشته من یاد ندارم که در چنین چمنی بازی کرده باشیم. سال گذشته لیگ در مدتی مصادف با ایام ماه رمضان باعث شد تا باشگاهها زمینهایی با نورافکن اجاره کنند که معمولاً چنین ورزشگاههایی از چمن بهتری هم برخوردار بودند.
در مقطعی بازیهای سپاهان از صفاییه به باغ فردوس انتقال پیدا کرد؛ اگر این اتفاق برای تمام بازیها رخ بدهد تاثیری برای حضور بهتر تماشاگر ندارد؟
خوب البته به ما ورزشگاه باغ فردوس را اختصاص نمیدهند. دلیل این موضوع را پیگیری کردیم و چیزی در خصوص علت آن نمیگویند. صفائیه ورزشگاه خوبی است، اما به دلیل فاصله زیاد با شهر اصفهان برای حضور هواداران و عکاسان سخت است. اگر این اتفاق رخ دهد خیلی خوب خواهد شد. زمانی که در ذوبآهن بودیم در ورزشگاه اصلی این باشگاه یعنی فولادشهر بازی میکردیم و بازخورد خوبی داشت. اما زمانی که زمین تمرین باغ فردوس را هم به ما نمیدهند، فکر میکنم ورزشگاه نقشجهان مثل یک رویاست...
مشکلات توپ در فوتبال بانوان هم وجود دارد؟
در برخی از شهرها وجود دارد. برای مثال در ورزشگاه بم که چمن آن مثل موکت است، این مشکل وجود دارد. به دلیل اینکه توپ در اثر سایش با این چمن افت سرعت پیدا نمیکند و بازی کردن و بردن در این شهر و ورزشگاه بسیار سخت است. فکر میکنم تنها تیمی که توانسته شهرداری بم را شکست دهد، ما بودیم که با تیم آیندهسازان این اتفاق رخ داد و دیگر هیچ تیمی نتوانسته برابر این تیم پیروز شود.
۳۰ داور به یکباره کنار گذاشته شدند و داورانی جدید وارد قضاوت شدند. آیا این اتفاقات در نتایج تیم تاثیری داشت؟
در بازی با آویسا خوزستان اولین دیداری بود که داوران حرفهای برای ما سوت نمیزدند. زمانی که داوران وارد زمین برای گرم کردن شدند، دیدیم که پشت لباس آنها نام شهرداری ارومیه نوشته شده است. آنها داورانی فوتسالی بودند و حتی لباسهای داوری از هیئت فوتبال شهر خودشان بود. در ابتدای بازی به کفش فلزی یکی از بازیکنان ما اشکال گرفتند که اگر این کفشها مناسب نبود تولید و در لیگهای معتبر استفاده نمیشد. متاسفانه با تذکر داور ما نتوانستیم بازیکنمان را در اختیار داشته باشیم و خدا را شکر که بازی ما آسان بود و در نتیجه این بازی مشکلی احساس نشد.
حمایت رسانهها از ورزش بانوان از اصفهان شروع شد، حضور رسانه چه تاثیری داشت و حالا ممنوعیت حضور آنها چه تاثیری دارد؟
دقیقاً همینطور است که میگویید، اصفهان پرچمدار شروع برخی کارها بوده است. حضور رسانه در ورزش بانوان از اصفهان شروع شد و بازتاب بسیار زیاد و مثبتی در رسانه های داخلی و خارجی داشت، اما امسال نامهای زده شد و ورود آقایان را ممنوع کردند. خانوادهها که هیچ، عکاسان مرد را نیز راه نمیدهند. عکاسان هستند که صحنههای مهم بازی را منتشر میکنند. زمانی که حضور نداشته باشند، کمتر دیده میشویم و اسپانسرها هم علاقه کمتری برای حضور در این بخش خواهند داشت. با این حال چند شهری هستند که حضور آقایان برای آنها بلامانع است، امیدوارم این مشکل در اصفهان هم برطرف شود.
در خصوص وضعیت تیم ملی بگویید.
متاسفانه اردوی تیمملی هیچ وقت منظم برگزار نمیشود و معمولاً نزدیک به اعزام اردو برگزار میشود. البته پارسال اردوهایی داشتیم که نسبتاً منظم تر از قبل بود.
اگر اردوی تیمملی منظم شود، میتوانیم فاصله را با رقبا کم کنیم؟
همانطور که تیم ملی فوتسال بانوان توانست در آسیا مقام بیاورد، ما هم میتوانیم. این تیم در چند سال گذشته برنامه منظمی داشت و به حق خود رسید، اما ما هیچ برنامهای نداریم و تا زمانی که اینگونه پیش برویم، نمی توانیم انتظار نتیجه داشته باشیم.
در رشته فوتسال برخی از بازیها گزارش به صورت زنده از رادیو پخش شد، به نظر شما در فوتبال این امر شدنی است و چه تاثیری خواهد داشت؟
سال گذشته تیم راهیاب ملل مریوان از طریق اینستاگرام باشگاهش، بازی ها را به صورت زنده پخش میکرد و بازی با گزارش آقای دانا خردمهر پخش میشد. این گزارش با لهجه خاص خود این شهر و تسلط خوب این گزارشگر پخش میشد و اتفاق خوبی بود. در این زمینه منعی نداریم و این موضوع خیلی خوب است.
در چه رشته ای تحصیل کردید؟
سال گذشته از دانشگاه بوعلی سینا همدان فارغ التحصیل شدم. شرایط سختی را سپری کردم، اگر به عقب بازگردم بازهم این انتخاب را خواهم کرد. شرایط سخت حضور در دانشگاه دولتی همدان و در کنار آن حضور در بازیهای لیگ و تیم ملی بود. در کنار فوتبال بازی کردن باید درس میخواندم و البته ناگفته نماند که معدل الف هم بودم. شرایط سختی بود و من به خانه نمیتوانستم، بروم. تصمیم گرفتم فعلاً کنکور کارشناسی ارشد ندهم.
از آشنایی خود با همسرتان بگویید. قصه از کجا شروع شد؟
همه چیز از یک مصاحبه شروع شد. (با خنده) من ابتدا یک پیام از اینستاگرام دریافت کردم و البته چون فالورهای زیادی دارم، جواب افراد ناشناس را نمی دهم. در این دایرکت گفته شده بود که "میخواهم با شما مصاحبهای انجام دهم؛ اگر مشکلی نیست آیدی تلگرامتان را بفرستید." من همان موقع جواب ندادم و یک هفته بعد زمانی که دایرکتم را چک میکردم، پیام و پیج او را باز کردم تا بررسی کنم. آن زمان همسرم در روزنامه اصفهان امروز هم کار میکرد. بنابراین جواب ایشان را دادم. مصاحبه گرفته شد و بعدها از دوستان ایشان متوجه شدم که حساسیت زیادی بر روی تنظیم این مصاحبه داشتند.
بعد مصاحبه چه اتفاقی افتاد؟
مصاحبه انجام شد و بازخورد زیادی هم داشت. پس از مصاحبه من به اردوی تیمملی دعوت شدم این بهانه جدیدی برای ایشان بود که پیام بدهند و تبریک بگویند. اردو تمام شد. من آن زمان در تیم آیندهسازان بودم و بعد اردوی تیمملی بازی با تیم ذوبآهن در استادیوم فولادشهر داشتیم. میان دو نیمه این بازی من به کنار زمین آمدم تا آب بردارم که آقای فدایی را دیدم که بر حسب احترام به ایشان سلام کردم، اما در جواب فقط صدای شاتر دوربین را شنیدم! این لحظه اکنون ثبت شده است می توانید خودتان ببینید! در این بازی مصدوم شدم و به بیمارستان رفتم تا بازهم بهانهای برای احوالپرسی و پیام دادن جور باشد. چند روز بعد مجدداً حال من را پرسیدند و خلاصه کمکم این ارتباط شکل گرفت.
مدتی بعد همسرم یکی از عکس های بسیار خوب من را بزرگ چاپ کرده بودند و به من هدیه دادند. بعد این قرار کم کم رابطه ما جدی تر شد.
زندگی با یک فرد رسانهای چطور است؟
بسیار خوب است. برخی از مواقع از اخبار فوتبال چه در بخش آقایان و چه در حوزه بانوان مطلع نیستم و مجتبی به من میگوید. خیلی به من مشاوره میدهد. در تصمیمهای بزرگ فوتبالی من مشاورههای بسیار خوب و کارسازی به من میدهد.
هیچ وقت فکر میکردید با فردی رسانهای آشنا شوید؟ معمولاً ورزشکاران به دنبال فردی مانند خود هستند، ورزشکار و ...
من دنبال فردی بودم که درکم کند و شرایط من را بپذیرد؛ اما دوست نداشتم ورزشی باشد.
همسرتان هم فوتبال بازی می کند البته در تیم رسانه، تاحالا شده باهم بازی و تمرین کنید؟
در حد تمرین در پارک انجام دادهایم. گل کوچک هم بازی کردهایم. هم تیمی خوبی میتواند باشد.
برخورد هم تیمیها با او چطور است؟
اتفاق خوب این است که بچهها و مربیها بسیار او را دوست دارند و سرمربی ما بسیار او را تائید میکند و حتی اگر مشکلی با سرمربی داشته باشم، با مجتبی در میان میگذارند و از او میخواهند که به من بگوید. احساس صمیمیت با او میکنند و این حس بسیار خوبی به من میدهد.
آنها توقعی از اینکه در رسانه مطرح بشوند، ندارند؟
آنها از اینکه همسرم نمیتواند در ورزشگاه حضور پیدا کند و بازی من را ببیند، ناراحت هستند. حتی دوست دارند بازیهای خارج از خانه را هم با ما بیاید، با توجه به اینکه خانم محمودی هم او را تائید میکند. سالی که در آیندهسازان بودم و قهرمان شدیم در بازی پایانی به شیراز آمده بود و قهرمانی من را از نزدیک دید.
در فضای رسانهای ورزش بانوان برخی سایتها و پیجها با نام و اخبار بانوان در حال جذب مخاطب هستند، در این خصوص نظرتان چیست؟
از ابتداییترین پیجهای فوتبال بانوان که به این حوزه کمک میکرد، فوتلیدی بود و پس از آن فوتبالدخت راهاندازی شد. این دو بسیار در این حوزه فعال هستند و کمک میکنند. در این بین افراد زیادی هم به این دو رسانه کمک میکنند. در کارهای خود خلاقیت بسیاری دارند و مهمتر از همه اخبار تائید شده منتشر میکنند.
فوتبال سپاهان آقایان را هم پیگیری میکنید؟
اگر در تمرین یا مسابقه نباشم حتماً دیدارهای این تیم را می بینم.
برخورد هواداران مرد سپاهان با شما چطور است؟
معمولاً از ورزش ما استقبال میشود و در نظرات پیجها از آنها تشویق دیده ام.
طرفدار چه تیمی هستید؟
در باشگاههای ایران طرفدار تیم سپاهان و در میان تیم های اروپایی طرفدار لیورپول و بارسلونا هستم.
بازیکن مورد علاقه شما؟
ابراهیمویج و فابیو کاناوارو و در بازیکنان ایران هادی عقیلی و سیدجلال حسینی.
تیم فوتبال آقایان سپاهان را چطور میبینید؟
سپاهان امسال بسیار خوب کار کرد و به نظرم چند لغزش کوچک کار را برای سپاهان کمی سخت کرد. البته فوتبال بازی امید و تلاش است و این یعنی تا آخرین لحظه باید به تیممان باور داشته باشیم
این روزها با قرنطینه چه می کنید؟ اولین عید متاهلی را چگونه سپری کردید؟
اولین نوروز ما به متفاوت ترین شکل ممکن در حال سپری شدن است. مثل بیشتر مردم ما هم در کنار خانواده هستیم. در خانه ماندن و دوری از امکانات برای ورزشکارانی که در سطح حرفه ای کار می کنند شاید کمی سخت تر از سایر مردم باشد، چون ما موظف هستیم شرایط بدنی خود را در سطح ایده آل حفظ کنیم. با همه اینها ما هم سعی می کنیم بیرون نرویم و در پویش ملی در خانه بمانیم شرکت کنیم.
بهترین خاطره سال ۹۸؟
بهترین خاطره ام مربوط به مردادماه است که با ازدواجم وارد مرحله جدیدی از زندگی خصوصی شدم. تلاش می کنم تا در مسیر موفقیت زندگی مشترکم قدم های خوبی بردارم. برنامه های دیگری هم در زمینه ورزشی و هنری دارم که امیدوارم بتوانم عملی کنم.
پس از فاطمه عادلی به سراغ همسر او یعنی مجتبی فدایی می رویم. فدایی از خبرنگاران و فعالان حوزه رسانه ای در بخش فوتبال بانوان است.
درباره آشنایی با همسرتان بگویید؟
آغاز فعالیت رسانه ای من به ۹ سال پیش و سایت طوفان زرد بازمی گردد. در آنجا همیشه به دنبال این هستیم تا سایت با روزمرگی مواجه نشود. در آن مقطع هم پروژه مصاحبه با نامآورانی که در اصفهان فعالیت میکنند را داشتیم تا به واسطه رسانه از آنها حمایت کنیم، هم الگوسازی مناسبی برای مخاطبان خود داشته باشیم. در جلسهای میان همکاران سایت به این همفکری رسیدیم که مصاحبههایی با بانوان ورزشکاری که در اصفهان با امکانات کم موفق هستند را داشته باشیم. البته این مورد بعد از اولین مصاحبه در جای خود ماند (باخنده).
آیندهسازان در آن سال در کورس قهرمانی بود و ما به دنبال ورزشکاری رفتیم که هم در سطح ملی باشد و هم مخاطبان زیادی در اینستاگرام داشته باشد تا بتوانیم از مخاطبان او هم استفاده کنیم. مصاحبه انجام شد و بچهها مدعی هستند من حساسیت زیادی به خرج می دادم، اما افرادی که با من همکار بودند، میدانند که من کلاً در همه کارهایم سعی بر تمرکز و حساسیت بالا دارم. فایل صوتی مصاحبه با فاطمه عادلی تایپ شده بود، اما به نظرم آن طور که باید و شاید راضی کننده نبود، بنابراین مجدداً خودم گوش دادم و به اصطلاح رسانه ای ها آن مصاحبه را مجددا پیاده کردم.
تعدادی از همکاران من در سایت طوفانزرد خانم هستند و باتوجه به اینکه آن سال آیندهسازان در کورس قهرمانی بود به سوی پویشهای هواداری از این تیم رفتیم. برای اولین بار دو دستگاه اتوبوس هماهنگ کردیم و هواداران را به ورزشگاه بردیم. آن سال برخی از فعالیت ها را شروع کردیم که در نوع خود جالب بود.
چه شد که دختر فوتبالیست انتخاب کردید؟
من هم همیشه دغدغه این را داشتم با فردی آشنا شوم که با مشکلات حوزه خبرنگاری آشنا باشد و کنار بیاید. خبرنگاران همیشه مشکلاتی دارند و هر کسی با خبرنگار نمیتواند، زندگی کند، مگر اینکه آن فضا را دیده باشد و تا حدی تجربه اش کرده باشد. پیشنهادی از سوی من داده شد و در ادامه خانوادهها در جریان قرار گرفتند.
در خصوص سایت فوتبالدخت و حمایتی که از فوتبال بانوان انجام میدهید، بگویید.
بررسی که در این حوزه داشتیم، نقصهای بسیاری در روند اطلاع رسانی و آمار در حوزه فوتبال بانوان دیدیم. ایده رفع این نقیصه ها با راه اندازی یک سایت شکل گرفت. تا آن روز هیچ سایتی جدول به روز لیگ یا برنامه مسابقات را نداشت. این که بازیکنان شناسنامه داشته باشند و آمار و عملکرد آن ها ثبت شود منجر شد خیلی زود به اتفاقات جالبی برسیم که برای مثال، انتشار خبر رکوردشکنی کلین شیت زهرا خواجوی یک نمونه از آن بود. قطعا در گذشته همچنین اتفاقاتی وجود داشته که ما نمی دانیم، اما درصدد هستیم تا جایی که می شود تاریخچه لیگ بانوان را جمع آوری کنیم.
از افرادی بودید که در استادیوم حضور پیدا کردید و حالا این اجازه را ندارید، وضعیت را چطور می بینید؟
خود شما میدانید که همه اتفاقات ورزش یک چرخه است. فوتبالیستی که خوب بازی کند، رسانه به او میپردازد و در پی آن دیده میشود. در ادامه توجه رسانهها و اسپانسرها معطوف می شوند و با وارد شدن حامی، کیفیت لیگ ارتقا پیدا خواهد کرد و این چرخه شکل می گیرد.
با حذف رسانه، تکهای از این پازل را برداشتهایم. معتقد هستم پیشرفت کنونی فوتبال بانوان به جز تلاش ورزشکاران به دلیل پرداختن رسانهها به این حوزه در سالهای گذشته بود. تا چندسال پیش میگفتند، مگر دختران فوتبال بازی میکند؟ اما حالا فوتسال ما مقام میآورد و فوتبال ما رکورد کلینشیت آقایان را می شکند. با حضور رسانه به پویایی این لیگ بیشتر کمک میشود.
از نظر فردی رسانهای چه مشکلاتی را در لیگ بانوان می بینید؟
در استان اصفهان حضور هواداران در ورزشگاه به خاطر بعد مسافت دشوار است. به لطف تصمیم گیرندگان بازیها در بدترین ساعتی برگزار میشود که کمترین هوادار بتواند راهی ورزشگاه شود! واقعا اگر میخواستند کسی به ورزشگاه نرود، باید بازیها را ساعت ۱۰ صبح روز جمعه آن هم در فاصله ۱۰۰ کیلومتری اصفهان برگزار کنند که متاسفانه این موضوع محقق شده است.
آیا ممنوعیت ورود آقایان به ورزشگاه در اصفهان سلیقهای است؟
به عنوان رسالت رسانهای خود تا حدی این موضوع را پیگیری کردم که میگویند فدراسیون نامه زده است؛ اما در بازی های سایر شهرها دیدیم که عکاسان و تماشاگران آقا در زمین هستند و حتی ناظر فدراسیون که خود مجری قانون ممنوعیت ورود آقایان است هم در ورزشگاه حضور دارد. فکر میکنم این جزیرهای عمل کردن بسیار بدتر است.
چه اخلاقی از فاطمه را دوست دارید؟
چند شاخصه اصلی وجود دارد. این روزها کمتر دختری را میبینیم که روی پا خود ایستاده باشد و در کنار همه مشکلات و تبعیض ها برای پیشرفت تلاش کند. فاطمه و کل بازیکنان فوتبالیست شرایط سختی دارند و اینکه تازه در این شرایط سخت مواردی مثل تحصیل، ازدواج و سایر فعالیت های خود را ادامه می دهند بسیار باارزش است.
تجربه اولین سال متاهلی که همراه با قرنطینه است، خوب سپری می شود؟
به قول فاطمه امسال برای ما متفاوت تر از آنچه تصور می کردیم پیش رفت. اما در مقطع فعلی کشور ما درگیر حریف چغر و بد بدنی شده است که برای شکست دادن آن باید متحدتر از همیشه و مثل یک تیم ملی باشیم. همانطور که در هر تیمی هر شخص یک وظیفه مشخص دارد، ما هم تلاش می کنیم به وظیفه فردی خود عمل کنیم تا در نهایت تیم ملی هشتاد میلیونی ما به پیروزی برسد. این تمام چیزی است که فوتبال به ما آموخته است.