یادداشت
زنان مطالبهگر را متهم نکنید!
تیم ملی فوتبال زنان ایران ساعت ۱۱ صبح شنبه، در دیدار تدارکاتی به مصاف تیم ملی بلاروس رفت. مسابقهای که از چند روز قبل از سوی فعالان ورزش و فوتبال زنان اطلاعرسانی شده بود و دعوتنامه بزرگی بود برای زنان فوتبالی که برای حمایت از فوتبال زنان به ورزشگاه آرارات بروند و دختران فوتبالیست ایران را تشویق کنند.
در نهایت اما شاید شمار تماشاگران این بازی به 100 نفر هم نرسید و باز هم چشم دختران فوتبالیست ایران در انتظار تماشاگران بیشتر به سکوها خشک شد و بعد از آن سیل انتقادها به سمت زنان مطالبهگری روانه شد که خواهان باز شدن درهای ورزشگاهها به روی زنان هستند.
گزارشهایی منتشر شد که انتقادهای تندی را مطرح میکرد علیه زنانی که میخواهند درهای ورزشگاهها باز شود اما برای تماشای بازی تیم ملی فوتبال زنان به ورزشگاه نمیروند. آیا این انتقادها منطقی است؟ آیا حمایت از فوتبال زنان با مطالبهگری در باب ورود زنان به ورزشگاهها را می توان کنار هم قرار داد و به کسانی که برای تماشای فوتبال زنان به هردلیلی اعم از ساعت و روز نامناسب برگزاری بازی و هزار دلیل دیگر به ورزشگاه نرفتهاند، گفت که دیگر حق ندارند تقاضای حضور در ورزشگاهها را داشته باشند؟
البته که فوتبال زنان با همه محرومیتها و بی توجهیهایش دارد مسیر درستی را پیش میگیرد و برای موفقیت بیشتر نیاز به حمایت بیشتر هم دارد اما بیایید اجازه ندهیم که فوتبال زنان و حمایت از آن به یک شوی تکراری تبدیل شود و سایر خواستههای به حق زنان را زیر سوال ببرد.
نبودن تماشاگر در بازی تدارکاتی تیم ملی فوتبال زنان یک فاجعه نیست که چه بسا بازیهای تدارکاتی تیم ملی فوتبال مردان هم مورد استقبال هواداران قرار نمیگیرد و نمی توان آن را به حساب حمایت نشدن تیم ملی گذاشت! ضمن اینکه نمیتوان منکر این موضوع شد که تیمهای فوتبال زنان حتی در کشورهایی که علاقمندان فوتبال زیادی دارد، به اندازه فوتبال مردان هوادار ندارد.
درست است که این ما هستیم که میتوانیم با حمایتهایمان جذابیتهایی را ایجاد کنیم که به تغییر ذائقه و سلیقهها بیانجامد و چه بسا فوتبال زنان یک کشور را به مراتب بالاتر از فوتبال مردانش ببرد اما ایکاش در مسیر تحقق خواستههایمان و در مسیر حمایتهایی که بیتردید به حق است و درست، سایر مطالبات را زیر سوال نبریم و نگوییم زنانی که فوتبال زنان را تماشا نمیکنند، بهتر است که در میان مردان هم به تماشای فوتبال مردان ننشینند.
بیایید پیش از هر نقدی، موضوعات را در ذهنمان تفکیک کنیم و زنان مطالبهگری که به تماشای فوتبال زنان نمیروند اما خواهان باز شدن درهای ورزشگاهها هستند را متهم نکنیم!
گزارشهایی منتشر شد که انتقادهای تندی را مطرح میکرد علیه زنانی که میخواهند درهای ورزشگاهها باز شود اما برای تماشای بازی تیم ملی فوتبال زنان به ورزشگاه نمیروند. آیا این انتقادها منطقی است؟ آیا حمایت از فوتبال زنان با مطالبهگری در باب ورود زنان به ورزشگاهها را می توان کنار هم قرار داد و به کسانی که برای تماشای فوتبال زنان به هردلیلی اعم از ساعت و روز نامناسب برگزاری بازی و هزار دلیل دیگر به ورزشگاه نرفتهاند، گفت که دیگر حق ندارند تقاضای حضور در ورزشگاهها را داشته باشند؟
البته که فوتبال زنان با همه محرومیتها و بی توجهیهایش دارد مسیر درستی را پیش میگیرد و برای موفقیت بیشتر نیاز به حمایت بیشتر هم دارد اما بیایید اجازه ندهیم که فوتبال زنان و حمایت از آن به یک شوی تکراری تبدیل شود و سایر خواستههای به حق زنان را زیر سوال ببرد.
نبودن تماشاگر در بازی تدارکاتی تیم ملی فوتبال زنان یک فاجعه نیست که چه بسا بازیهای تدارکاتی تیم ملی فوتبال مردان هم مورد استقبال هواداران قرار نمیگیرد و نمی توان آن را به حساب حمایت نشدن تیم ملی گذاشت! ضمن اینکه نمیتوان منکر این موضوع شد که تیمهای فوتبال زنان حتی در کشورهایی که علاقمندان فوتبال زیادی دارد، به اندازه فوتبال مردان هوادار ندارد.
درست است که این ما هستیم که میتوانیم با حمایتهایمان جذابیتهایی را ایجاد کنیم که به تغییر ذائقه و سلیقهها بیانجامد و چه بسا فوتبال زنان یک کشور را به مراتب بالاتر از فوتبال مردانش ببرد اما ایکاش در مسیر تحقق خواستههایمان و در مسیر حمایتهایی که بیتردید به حق است و درست، سایر مطالبات را زیر سوال نبریم و نگوییم زنانی که فوتبال زنان را تماشا نمیکنند، بهتر است که در میان مردان هم به تماشای فوتبال مردان ننشینند.
بیایید پیش از هر نقدی، موضوعات را در ذهنمان تفکیک کنیم و زنان مطالبهگری که به تماشای فوتبال زنان نمیروند اما خواهان باز شدن درهای ورزشگاهها هستند را متهم نکنیم!